تقدیم به او
تقدیم به او
کاش لحظات با تو بودن مثل لحظات انتظار دیدنت هر ثانیه اش ساعتها میگذشت
نوشته شده در تاريخ جمعه 1 آذر 1392برچسب:تقدیم به تو, توسط شاهین چنگیزخانی |

ز هجرون گلشنم زندونه ای ول
به دار دل غمم مهمونه ای ول
مرا بی وصل رویت زندگونی
همه پرشون همه پرشونه ای ول
*****
نباشی روز ما تاره پریسا
گلستون سر به سر خاره پریسا
مگو از غیر وصل خود که "شاهین"                                                                      

 ز هر چه بی تو بیزاره پریسا

*****
خوشا آن دم که دیدار تو باشه
دلم را فرصت بار تو باشه
خوشا آن دم که "شاهین" را پریسا
نگه بر ماه رخسار تو باشه
*****
دلم ای مه سر سازش نداره
گریزی از تو بر تازش نداره
در این بازی که بر پا کرده استی
یقین دارم سر بازش نداره
*****
طریقی کو بر هجرون غیر ناله
به می رو کردن و گشت پیاله
رخی بنما بیاور رحمتی تو
بر این "شاهین" که مجنون گشته، واله
*****
خوشا آنان که شد درمانشان درد
همه کفر و همه ایمانشان درد
خوشا آنان که با جان می خرندش
نشان قوت پیمانشان درد
*****
خدا مردان، خوش احوالشان درد
همه عشق و همه احوالشان درد
برای پر کشیدن سوی دلبر
تمام توشه و شهبالشان درد
*****
تو را در بستر درد آفریدند
برآیش را به آورد تو دیدند
خوشا آنان که شد شهبالشان درد
به خون سینه تاجانان پریدند
*****
خوشا آن دم که بینم روی ماهت
کند درد دلم درمون نگاهت
خوشا آن دم که فرمونی بیاری
که "شاهین" سر نهد در پیش راهت
*****
خوشا آن دم که دیدار تو آیه
گه بوسه به رخسار تو آیه
خوشا آن دم که دست "شاهین" ما
سراغ گیسوی تار تو آیه
*****
اگر خواهم پریسا زندگونی
به امید رخت باشد تو دونی
دل آرومم ز رویت پرده پس زن
که از "شاهین" نمونده نک نشونی
*****
نوید وصل رویت تا شنو که
تو را "شاهین" به عشقت دل گرو که
از او غیر وفا دیدی بگو تو
ز تو جز بی وفایی کی درو که
*****
ز هجرون تو سرگردونم ای ول
گهی گریون، گهی نالونم ای ول
به هر دردی بود درمونی ای دوست
اسیر درد بی درمونم ای ول
*****
دلم غرق غم و غمخوار دل غم
انیس چشم گریون، یار دل غم
نمی یارد مرا غم بی وفایی
هزارونش بگویم مرحبا غم
*****
اگر خواهی که دیده دوزی ام، دوز
اگر خواهی که جان را سوزی ام، سوز
اگر شب را پسندی، خود به "شاهین"
همان را می پسندد، شب نما روز
*****
کشم آهی که تا جان را بسوزم
سراسر روی کیهان را بسوزم
که تا دستم رسد بر کفر گیسو
یقین می دان که ایمان را بسوزم
*****
من و سینه بنالیم و بسوزیم
که هر دو تیره بخت و تیره روزیم
نیاریم بر اگر خواهی دمی تو
لب از گفتن پری سیما بدوزیم
*****
مرا بر دل ز لاله داغ بیشه
غم هجرون، ماها، سینه ریشه
ولی ترسم که در خیل رقیبون
ببینم "شاهین"ی سر تا به پیشه
*****
خوشا آنان که خواب از دیده راندند
به خواب تن ز ره جانان نماندند
به شوق دیدن مه روی دلبر
خوشا آنان که شب را زنده ماندند
*****
خوشا آنان که یاران شکیبند
طریق عاشقی را جان به طیبند
خوشا آنان که دل از ره نتابند
فرازی گر بود یا در نشیبند
*****
خوشا آنان که خود از خان گذشتند
چه می گویم که خوش از جان گذشتند
خوشا آنان که همچون "شاهین" ما
ز خویش و هر که جز جانان گذشتند
*****
خوشا آنان که خود در خود شکستند
به لوح دل فقط دلبر نبستند
خوشا آنان که جز فرمان نبردند
به پا فرمود و فرمود ار نشستند
*****
خوشا آنان که جز دلبر ندیدند
ز زخم ره نماندند و رسیدند
خوشا آنان که بهر وصل رویش
ز دام هر فریبایی رهیدند
*****
نگه کن کوله را تا در چه داری؟
به پیش رو نگر در سر چه داری؟
اگر کوتاهی عمرت چو نوح است
نخستین سجده را سر بر چه داری؟
*****
یکی گر خود نشان داند ز دلبر
دروغش از چه ات راند ز دلبر
خوشا آن دل که دارد روشنایی
خوشا آن جان که سر خواند ز دلبر
*****
ز درد دوری دلبر شب و روز
بنالد سینه بی تاب از سر سوز
رهی بنما به آبی تا نسوزم
مها ای آتشم در سینه افروز
*****
دگرها دلخوشند آید چو نوروز
مرا بی روی تو سینه پر از سوز
مگر دستی دهد وصلت وگر نه
دل ما پر غمه نوروز و هر روز
*****
زنندم طعنه "شاهین" گشته بی کس
چه کس خواهم اگر باشی مرا کس
مخواهم دشمنم شاد ای بت من
پری سیما به فریاد دلم رس
*****
غم و درد منو از اهل دل جو
به ملک دل هر اونی آب و گل جو
اگر پی می زنی ما را شدنگاه
نیابی هر کجا در کوی ول جو
*****
شو تار است و دل کرده هوایت
همی خواهد که خون ریزد به پایت
پذیری گر تو این تحفه ز درویش
نهم سر پیش اون سرو رهایت
*****
جهانی دلخوش از فصل بهاره
دل "شاهین" لک از هجرون چو ناره
دعاء کردم به وصل آمد ندائی
تو را آیینه دل پر غباره!

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.

قالب وبلاگ