تقدیم به او
تقدیم به او
کاش لحظات با تو بودن مثل لحظات انتظار دیدنت هر ثانیه اش ساعتها میگذشت
نوشته شده در تاريخ دو شنبه 18 آذر 1392برچسب:تقدیم به تو, توسط شاهین چنگیزخانی |

هوای سرد آخرین روزهای پاییز

رأس ساعت همیشگی

پشت پنجره یخ زده ی احساس

سکوت سرد خیابان

آوار هر لحظه نبودنت ...

از هر سو هجوم بی کسی که روی سرم خراب میشود

همان لحظه هایی که اوج تنهایی را میشود احساس کرد

آنجا که به آسمان خیره میشوم

لالایی ماه و نوازش دستهای ستاره

زیرسایه های خاکستری شب

دلتنگی های من و تجسم این فاصله ها

دلداریهای تکراری باران

تمام وجودم لبریز است از بیقراری

بهانه های گاه و بی گاه دلم

آهنگ غمگین قدمهایت که بی هیچ تردیدی

به کوچه پس کوچه های فراموشی ره سپارت میکند

صدای مبهم کمی گنگ ...خاطره های ... داغ ...نفسهایت در آن شب رویایی باهم بودن

جای سرانگشتان خیالت به روی تن خسته و رنجورم

تمام ورقها ... عکسها ...یادگاری...(ای به داد من رسیده ....) دلنوشته های خیس و باد کرده

از اشکهای دیشب وهرشب ... هی ...

هرلحظه من وخیال تو وباران

که باور نبودنت را محال میکند ...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.

قالب وبلاگ